شناخت امام زمان (ع) رمز احتراز از جاهلانه مردن

شناخت امام زمان (ع) رمز احتراز از جاهلانه مردن

 

بسم الله الرحمن الرحیم

از دیرباز این سخن از پیامبر اسلام (ص) را همه مسلمانان اعم از شیعه و سنی نقل کرده اندکه «من مات و هو لایعرف امامَهُ ماتَ میتةً جاهلیةً» (1) یعنی «هر کس که بمیرد در حالیکه امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلی مرده است». مشابه این کلام نیز از حضرتش نقل شده است که «من مات بغیر امامٍ ماتَ میتةً جاهلیةً» یعنی «هر کس که بمیرد بدون آنکه امامی داشته باشد به مرگ جاهلی مرده است»

امام محمد باقر (ع) نیز فرمودند:«اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، زکات، روزه، حج، و ولایت و به هیچ چیز به اندازه ولایت دعوت نشده است»

امام صادق (ع) در این خصوص می فرمایند:«امام پرچم (راهنما) میان خداوند عزوجل و آفریدگان اوست، هر کس او را بشناسد مومن است و هر که منکرش شود کافر است». همچنین می فرمایند: «کسی که ما را نشناسد و منکر ما هم نباشد گمراه است تا آن که به سوی هدایتی که خداوند بر او واجب کرده، یعنی لزوم اطاعت از ما برگردد و چنانچه در حال گمراهی اش بمیرد خدا با او آن کند که خواهد»

کلامی نیز از امام حسن عسکری (ع) در زمان حیات مبارکشان نقل شد. ایشان در پاسخ به سوالی در مورد حجت و امام بعد از خود فرمودند:«فرزندم م ح م د؛ اوست امام و حجت پس از من؛ هر کس که بمیرد و او را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است. بدانید که او را غیبتی است که جاهلان در آن سرگشته شوند و باطل گرایان به نابودی افتند، تعیین کنندگان زمان ظهور تکذیب می شوند. پس از غیبت، ظهور می کند گویی پرچمهای سفید را می بینم که در نجف و کوفه بر فراز سر او در اهتزازند»

حال جای این سؤال است: امامت چه جایگاهی دارد که اگر انجام واجبات و مستحبات بدون دانستن نقش امامت و تنظیم رابطه با امام صورت گیرد، اعمال یاد شده از محتوا تهی می شود؛ گویی که آن اعمال و عبادات اصلاً اتفاق نیفتاده است؟ آیا به راستی هرگز  از خود پرسیده ایم که چرا اینچنین است؟ این ولایت چه نقشی دارد که پیامبر اسلام (ص) فرمودند اگر مسلمانی شهادتین خود را بگوید و تمامی واجبات مانند نماز، زکات، حج، روزه و ... را انجام بدهد ولی امام خودش را نشناسد، به گونه ای می میرد که انگار به مرگ جاهلیت مرده است؛ یعنی با کسانی که در قبل از بعثت پیامبر اسلام (ع) و پیش از عرضه ی اسلام به مردم سرزمین حجاز از دنیا رفته اند، یکسان می شود. به عبارت دیگر، اسلام آوردن آنان بدون شناخت امام زمانشان با اسلام نیاوردن آنها هیچ تفاوتی ندارد؛ در حقیقت، نه تنها اعمال نیک آنها وسیله رستگاری شان نمی شود، بلکه خود حجاب دریافت توحید حقیقی در آنان می گردد.

این پرسش را آیه 12 سوره یس به خوبی پاسخ می دهد:«ما مردگان را دوباره زنده می گردانیم و کردار گذشته و آثار وجودی آینده شان همه را ثبت خواهیم کرد و همه چیزها را در امام شناخته شده به شماره آوردیم» امامان شناخته شده، اشاره به چهارده معصوم دارد (2)و همه چیز عالم خلقت (نه فقط زمین و آنچه در آن است) در وجود آنها احصا شده است و آنها به اذن الله در خلقت تصرف دارند و از وجود مبارک آنان امورات خلقت ساری و جاری است.

بزرگی فرمود در ایجاد خلقت توسط حضرت حق، چون عزت قدم با پستی حدوث نسبتی نداشت لازم بود تا واسطه ای ایجاد شود تا فیض را از مبدأ سرمدی گرفته و به عالم خلقت رساند؛ یعنی رویی به حق داشته باشد و رویی به خلق؛ و آن واسطه همان معنی و تفسیر آیه 12 سوره یس است. به حقیقت چهارده معصوم مصداق درست آیه مذکورند. بنظر میرسد که این آیه نقش امامان را آشکار و جایگاه آنان را بر ما معلوم ساخته باشد و آنچه از معنی شناخت امام در حدیث نبوی نهفته است نیز همین معنی را می رساند؛ در واقع، منظور پیامبر (ص) در شناختن جایگاه امام و تبعیت از او خلاصه می شود؛ درست مانند خود حضرتش که مسلمانان بنا به حکم حضرت حق به اطاعت از او خوانده شده بودند و اسلامشان موقعی پذیرفته بود که اطاعت از اوامر رسول الله (ص) را به همراه می داشت.

آیه 57 سوره نساء همین حقیقت را آشکار می سازد که بسیار رسا و بدون نیاز به ترجمانی دیگر فرمود: «اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا را و صاحبان امر را». با درک صحیح از آیات و روایات قبل به روشنی معلوم است که صاحبان امر همان امامان دوازده گانه شیعه هستند که تبعیت و پیروی کردن از آنان عیناً تبعیت و پیروی کردن از الله را معنی می دهد.

در اینجا چیزی که برجسته می شود و در کلام حق و معصومین تأکید می شود خالصانه پیروی کردن و اطاعت کردن است. ما این معنی را در مقاله «دریافت حقیقت در چهره تابناک امام عصر (عج)» به روشنی توضیح داده ایم و اکنون با آیات و روایاتی که تا اینجا ذکر کرده ایم، روشن ساخته ایم که امام آیینه حق نما و واسطه فیض خداوند به خلق است و بردن حاجات به پیشگاه امام همان التجاء به الله است. در واقع، دستور خداوند است که با تعیین خلیفه در زمین اطاعت و پیروی از آنان را بر ما واجب ساخته است. عمق و معنی توحید، دریافت این حقیقت است؛ چون خود خداوند اطاعت از پیامبر و ائمه را همراستا و هم عرض با اطاعت از خویش خوانده و پیروی از رسول و معصومین را پیروی از خویش اعلام کرده است. در حقیقت، خداوند خواسته چگونگی تجلی اراده خویش را در هستی به این صورت به ما بنمایاند و این معنای توحید است. در این ارتباط کلامی زیبا و عجیب از امام حسین (ع) را متذکر می شویم. از ایشان پرسیدند: «شناخت‏ خدا چیست؟ فرمود: شناخت مردم هر زمان امامشان را؛ آن امامی که اطاعتش بر آنها واجب است» (کنزالفوائد، ص 151) .در نگاه اول شاید این موضوع به ذهن متبادر شود که معرفت خداوند چه ارتباطی با تبعیت از امامی دارد که در زمان امامت شان باید از او فرمان برند. اما با ارتباطی که بین موضوعات مطرح شده تا کنون بر ما ظاهر شده است دقیقاً به ما می فهماند که شناخت خداوند به اطاعت و پیروی کردن از اوست و اطاعت از خداوند موقعی تمام می شود که از امام تعیین شده توسط او اطاعت و پیروی کنیم و این رمز توحید است. خدا را بدون پیامبر و ائمه هدی دیدن توحید نیست و راه به جایی نمی برد؛ چون یا باید به رأی و دریافت خویش رجوع کنیم یا باید به شخصی که تجلی صفات حق است و حق تعالی او را خلیفه خویش تعیین کرده است مراجعه نماییم.

در اینجا کلامی از امیرالمؤمنین علی (ع) در این معنی می آوریم؛ ایشان می فرماید: «همانا امامان از جانب خداوند تدبیر کننده کار مردم اند و کارگزاران او بر بندگانش، به بهشت در نیاید مگر کسی که او را بشناسد و ایشان نیز او را بشناسند و به دوزخ وارد نشود مگر کسی که ایشان را انکار کرده و ایشان نیز او را انکار کرده اند».

حال اگر امام صادق (ع) می فرماید لزوم اطاعت از ما را خداوند واجب کرده است به این معنی است.

اما نکته اینجاست که این اطاعت و پیروی را نمی شود درست به سرانجام برد مگر با محبت. چون جنس ولایت حق بر خلق از عشق است و پیروی کردن و اطاعت کردن جز از این طریق مشتاقان را به مقصود نمی رساند.

آیا تابحال اندیشیده ایم که این همه تأکید و امر و نهی حضرت حق از چه جنس و نگاهی به بنده صورت می گیرد؟ چون بندگانش را دوست دارد و با نگاه محبت آنها را به سوی خویش فرا می خواند. اگر غیر از این نگاه به طاعت از حق نگاه کنیم قافیه را باخته ایم. اصولاً مستحبات به زبان ما یعنی دل به دست آوردن، محبت حق را به دست آوردن. اعمالی که باعث می شود دوستی با خدا عمیق تر شود. دوستی و محبت پیامبر و معصومین چطور است؟ ما اگر بدانیم محبت معصومین به کسانی که دوستدار حق اند و راستی را در زندگی پیشه خود ساخته اند چقدر است و آنها بواسطه نقش ولایتشان و اینکه از جانب خداوند تدبیر کنندگان در امور ما مردم هستند و چه مشکلاتی را از جلوی راه ما برمی دارند، محبت بی دریغ خود را با پیروی کردن از آنان به خوبی نشان می دادیم.

حدیث قدسی «لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا» یعنی:«اگر آنهایی که رو برمی گرداندند چگونگی اشتیاقم را به خود می دانستند به یقین می مردند».

آنچه مورد خطاب پیامبر و ائمه معصومین می باشد منحصر در دوازده امام مبین یعنی شناخته شده می باشد و بس. چون آنان برگزیدگان حق و صاحبان ولایت از جانب پروردگارند و اطاعت از آنان واجب است؛ و آن امام عزیزی که از سال 260 هجری تاکنون حجت خدا در زمین است حضرت بقیة الله الاعظم امام زمان حجت ابن الحسن العسکری سلام الله علیه اند. شیعیان می بایست ایشان را طرف بیان خواسته هایشان قرار دهند چراکه ایشان صاحب الامرند و امام زمانند. ایشان بقیة الله فی الارض اند و شریک قرآن و صاحب آن هستند. ایشان واسطه فیض حق بر تمام خلایقند. چنانکه خود می فرمایند:«چگونگی بهره مند شدن از من در روزگار غیبتم هم چون بهره مند شدن از خورشید است؛ آنگاه که در پس ابر از دیدگان پنهان شود، من مایه امنیت زمینی ها هستم؛ هم چنانکه ستارگان مایه امنیت آسمانی ها هستند».

آری او را بشناسی عاشقش می شوی. رد پایش را دنبال کن تا به او رسی . اگر در این راه خود را گم کرده ای نترس بلکه خوشحال باش چون او را می یابی؛ و این راهی است که باید کوله بار وجودت را از عشق به حق و تجلیاتش لبریز کنی و به راه بیافتی تا به سر منزل حقیقت واصل شوی.

 


منابع و مراجع:

(به غیر از حدیث قدسی بقیه احادیث از سایت دانشگاه قرآن و حدیث اخذ شده است)

(1)   

راویان این حدیث با این تعبیر از علماى شیعه:

 1-     سید مرتضى علم الهدى، متوفاى 436 ه .

2-     امین الاسلام، ابوعلى، فضل بن حسن طبرسى، متوفاى 548 ه.

3-     ابوجعفر محمد بن على بن شهراشوب، متوفاى 588 ه

4-     على بن عیسى اربلى، متوفاى 693 ه .

5-     على بن حسین بن عبدالعالى، مشهور به «محقق کرکى» متوفاى 940 ه .

6-     شیخ بهاءالدین محمد عاملى، مشهور به «شیخ بهائى » متوفاى 1030 ه .

7-     ملا محسن فیض کاشانى، متوفاى 1091 ه .

8-     محمدبن حسن، مشهور به «شیخ حر عاملى » متوفاى 1104 ه.

9-     مولى محمد باقر مجلسى، متوفاى 1110 ه .

 

و اما راویان این حدیث شریف به همین تعبیر از اهل سنت:

1-     مسلم بن حجاج نیشابورى، متوفاى 261 ه .

2-     قاضى عبدالجبار معتزلى، متوفاى 415 ه .

3-     محمدبن فتوح حمیدى، متوفاى 488 ه .

4-     مسعودبن عمر بن عبدالله، مشهور به «سعدالدین تفتازانى » متوفاى 791 ه .

5-     على بن سلطان، مشهور به «ملا على قارى »

6-     شیخ ابوسعید خادمى حنفى، متوفاى 1168 ه .

7-     مولى حیدر على فیض آبادى هندى، متوفاى 1205 ه .

8-     حافظ سلیمان بن ابراهیم قندوزى، متوفاى 1294 ه .

9-     قاضى بهلول بهجت افندى، مشهور به «قاضى زنگنه زورى » متوفاى 1350 ه .

(2)

در توضیح این مطلب که نوشته شد چهارده معصوم و نه دوازده امام؛ به این دلیل است که اولاً پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) در عین اینکه مقام نبوت داشتند و رسول حق بر خلق بودند، امام و ولی مسلمین نیز بودند و اطاعت از گفتار و رفتار پیامبر بر مسلمانان واجب بوده است؛ ثانیاً این روایت از امام حسن عسگری (ع) در شأن فاطمه الزهرا (س) بیان شده است که «نحن حجج الله علی الخلق و امنا فاطمه حجه الله علینا» (تفسير أطيب البيان، ج13، ص235) یعنی «ما حجت های خدا بر خلایق و مادرمان فاطمه حجت خدا بر ماست». فلذا قید چهار معصوم به عنوان مصادیق آیه 12 سوره یاسین به این دلیل است که ذکر کردیم.

 

 



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مصطفی.کاویانی
تاریخ : سه شنبه 29 بهمن 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: